هانتیگتون در کتاب برخورد تمدّنها، از حدود هفت هشت تمدّن نام می برد که در معرکهی فرهنگی با یکدیگر، درگیر هستند!
امّا به نظرم هانتینگتون در اینجا نامردی کرده و حقیقت رو مخفی کرده!
تقریبا به غیر از تمدّن اسلامی و تمدّن مدرن غربی، هیچکدام از تمدّنهای دیگر، برای ادارهی جامعه برنامهای ندارند!
یعنی در بین همهی تمدّنها، تنها دو تمدّن هستند که ادعای ادارهی جامعه را دارند : 1. تمدّن اسلامی 2. تمدّن غربی
مابقی تمدّنها، نهایتا برای عرصهی فردی زندگی انسان برنامه دارند، نه بیشتر!
آقای کچویان در کتاب هویت ما به این مسأله اشاره کردهاند!
پس در دنیا یک دعوا بیشتر وجود ندارد و آن دعوای اسلام و مدرنیسم است.
دعواهای دیگه همه یا کشکه، یا ذیل همین دعوای اسلام و مدرنیسم تعریف میشه.
برای مثال دعوای ما با مسیحیها هم ذیل دعوای ما با مدرنیسم هستش. چون مسیحیت داره یک سبک زندگی مردن ارائه میده و ...
حتّی دعوای ما با اقلیتهای قومی هم در حقیقت دعوای ما با مدرنیسم هستش. در یک مقاله که اخیرا می خوندم، نوشته بود که شبکههای ماهوارهای قومی، به غیر از زبان و لباس، تماما در حال سبک زندگی مدرن هستن!
علّت این قضیه هم واضحه، چون فرهنگها و تمدّنهای دیگر، برنامهای برای ادارهی اجتماع ندارند.
پس هرکسی که در ذیل برنامهی اسلام، آن هم با قرائت تشیّع انقلابی عمل نکنه، راهی نداره جز اینکه بره زیر پرچم مدرنیسم!
اگر دقت بکنید، حتّی اینایی که هی ایران ایران میکنن، سر تا پا غربزده و مدرن هستند!
إن شاءالله ادامه دارد!
برچسب : نویسنده : 7blackocean0 بازدید : 26